دعای فرج

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

آيت اله ميرزا حسين غروي نائيني

از تولد تا اجتهاد

ميرزا محمد حسيني نائيني، فرزند حاجي ميرزا عبد الرحيم، شيخ الاسلام نائين در سال1277هجري قمري در شهر نائين در استان اصفهان به دنيا آمد. وي پس از فراگيري مقدمات علوم ديني در زادگاهش، در سن 17سالگي جهت ادامه تحصيل به اصفهان رهسپار گرديد و در منزل حاج محمد باقر اصفهاني اقامت گزيد. در حوزه علميه اصفهان، دانشهاي مقدماتي را به پايان رسانيد و علم اصول را از ابوالعلي كرباسي و فلسفه و كلام را ازمحضر بزرگاني چون شيخ جهانگير خان قشقايي، شيخ محمد حسن هزار جريبي و شيخ محمد تقي نجفي اصفهاني وفقه را نزد محمد باقر اصفهاني فرا گرفت. سپس در سال1303هجري قمري براي ادامه تحصيل راهي عتبات مي شود و پس از توقفي كوتاه وارد سامره مي شود و از تدريس اساتيدي چون سيد مجدد شيرازي، سيد اسماعيل صدر و سيد محمد فشاركي بهره مي برد و در اين حوزه است كه مورد توجه ويژه ميرزاي بزرگ شيرازي واقع مي شود و در اواخر دوران مرجعيت ميرزاي بزرگ در كارهاي مهم به ايشان كمك ميكند و حتي نگارنده ويژه نامه ها و بيانيه هاي ميرزاي بزرگ مي شود. تا اين كه پس از مرگ ايشان در سال1312هجري قمري وي سيد اسماعيل صدر را به عنوان استاد ارشد خود انتخاب مي كند و بالاخره در سال 1314هجري قمري وارد حوزه كربلا مي شود و سپس به حوزه نجف مشرف شود از درس آخوند خراساني سيراب ميگردد و در اينجا نيز به دليل توانمنديهاي علمي كه داشت طرف مشورت آخوند خراساني قرار مي گيرد و يكي از اعضاي هيات استفتا ايشان مي شود. از نظر علمي سرآمد روزگار بوده به گونه اي كه آقا بزرگ تهراني از مقام علمي و آگاهي ژرف ايشان بر دانشهاي مختلف سخن مي راند و بويژه در زمينه علم و اصول وي را مجدد بشمار مي آورد. بدين ترتيب نائيني بر سكوي بلند استادي در حوزه نجف اشرف قرار مي گيرد و ديري نپاييد كه درس تحقيقي و علمي او مورد توجه بسياري از علما قرار گرفت به نحوي كه حوزه درس او جايگاه بلندي برخوردار گرديد وپس از حوزه درس آخوند خراساني مقام اول را بدست آورد. شيوه تدريس ايشان مبتني بر آگاهيهاي علمي و تحقيقات متكي بر استدلال و برهان بود. چنانكه به زعم آقا بزرگ تهراني، نائيني دقت نظر و باريك بيني بي مانندي داشته است. از ويژگيهاي نائيني، آگاهي از پديده ها و رويدادهاي تاريخي در بررسي و تحليل مسائل وپديدهاي علمي، سياسي، اجتماعي است. وي آگاه به زمان بود و شايد اين صفات بود كه در او حسن مسوليت در برابر آينده اسلام وكشور ايجاد كرده واو را وارد فعالبتهاي سياسي نموده است.  

مباني نو انديشي و نوآوري ميرزاي نائيني

نوجويي ـ نوگرايي لازمه ونشانه حيات آدمي است و درطول تاريخ نو آوريهاي خود به زندگي شادابي و پويايي داده اند در اين ميان آنان كه در قلمرو دين دست به نوآوري زده اند بسپارند. اما نوآوري ديني در تمام تاريخ با دو مشكل عمده مواجه بوده است.
الف) وجود افراد تنگ نظركه دين را از زاويه فردي مي نگريسته و يا به قول امروزي هر نوع تفسيري را از دين جايز نمي دانسته وبا هر گونه نو فهمي سر ناسازگاري داشته و بلا فاصله حكم تفكير را صادر مي كردند.
ب)عوام كه متاثر از دسته اول بوده اند.
اما درباره مباني نوآوري آيت الله ميرزا حسين غروي نائيني مي توان اين گونه توضيح داد كه، ايشان در زماني كه زندگي مي كرد كه بازار نو انديشي و نو آوري گرم بود به گونه اي كه از سوي فرهنگ غربي با فرهنگ ديني در تقابل سختي قرار گرفته بود و از سوي ديگر روشنفكران ايراني در برخورد با مغرب زمين دچار بي هويتي و خود باختگي شده بودند. باضافه اينكه ايشان در عراق از مجلات اصلاح طلبان و روشنفكران مسلمان چون سيد جمال الدين اسدآبادي در نوآوري او موثر بوده اند طبعا محيط وزندگاني فكري نائيني در عراق او را با مبارزات آزادي بخش آشنا كرده و از اندشه هاي اصلاح طلبانه متاثر نموده بود چنانكه در همين عراق بود كه كتاب طبايع الاستبداد عبدالرحمن كواكبي را مطالعه كرده بود اين كتاب كه در موضوع ونوع خود بخصوص در آن زمان بي سابقه بود، تاثير به سزايي در افكار اهل نظر و دانشمندان اسلامي مي گذاشت، چنانكه در فكر عميق و روح آدمي فقيه عاليقدر ايت الله نائيني اثري ايجاد كرد و موجي پديد آورد كه از قلمش كتاب دقيق و مستدل ((تنبيه الامه تنزيه الهله في لزوم مشروطيه الدوله المنتخيبه لتقليل الظلم علي افراد الامة)) تراوش گرديد. بدين ترتيب اين زمينه ها وي را كه درد دين وميهن داشت وادار نمود تا موضع مناسب با زمان و موافق با مصلحت دين و دنيايي مردم برگزينند از اين رو به نوآوري در اصول فقه، سياست و غيره پرداخت.

نقش نائيني در جنبشهاي معاصر بويژه مشروطيت

در اين زمينه گفتني است كه سالها پيش از جنبش مشروطه خواهي، ‌آيت الله نائيني درگير مبارزات ضد استبدادي بوده است و ابتداي مبارزات ضد استبدادي ايشان را بايد به دوران مبارزه عليه امتياز تالبوت عودت داد. در آن زمان كه امتياز توتون و تنباكو به رهبري و مرجعيت ميرزاي شيرازي لغو گرديد. اگر چه ميرزاي نائيني طلبه اي جوان بيش نبود امابه جهت هوش سرشار و آگاهي از مسائل سياسي روز حكومت قاجار مورد توجه ميرزاي شيرازي قرار گرفت. لذا در عصر مرجعيت ميرزاي شيرازي و مبارزات سيد جمال الدين اسد آبادي كه هنوز در ايران سخني از مشروطيت در ميان نيامده بود، ما شاهد تلاش نائيني در راه مبارزه با استبداد واصلاح ساختار حكومتي هستيم، اما به دنبال شكل گيري مشروطيت نائيني همواره در سنگر دفاع از ازادي حضور داشت، به طوري كه از همان آغاز حركت، با رهبري قيام همكار ي نزديكي داشت به گونه اي كه مورد توجه آخوند خراساني و شيخ عبدالله مازندراني و ميرزا خليل تهراني واقع گردييد و حتي در مسائل مهم سياسي و تنظيم بيانه هاي بيدادگرمورد توجه آنان قرار گرفت، در واقع اوج تلاشهاي نائيني به سالهاي حاكميت محمد علي شاه و دوران استبداد صغير بر مي گردد. بنحوي كه ايشان ضمن افزودن بر تكاپوي سياسي خود به استوار سازي تفكر ديني همت گماشت و در همين دوران استبداد سپاه بود كه كتاب معروف خود را در مورد مشروطيت به نگارش در آورد و باعث بيداري ايرانيان گرديد.
نائيني علاوه بر حضور مستقيم در مسائل سياسي و اجتماعي ايران، در جريانهاي سياسي عراق نيز نقش تعين كننده داشته است. در زماني كه عراق توسط انگليس به اشغال درآمده بود علماي نجف اعلان جهاد كرده و در جبهه جنگ حضوريافتند و در اين جريان نيز نائيني نه تنها در جهاد مقدس شركت جست بلكه از عناصر پر تكاپوي جهاد بود كه با تلاشي پيگير علماي رده اول را به اخذ تا كتيكهاي جنگي و نظامي تشويق مي كرد در جنبش استقلال طلبانه عراق (1920 م) بار ديگر علماي نجف از جمله نائيني در صحنه سياسي واقف حركت استقلال طلبانه عراق درخشيدند و درسايه تلاش اينان بود كه انگليس از ادعاي تحت الحمايگي خود بر عراق دست برداشت.
  ایشان دارای شاگردان والا مقام بود تا باقيات صالحاتي براي ايشان باشند و به همين سبب آن بزرگوار در تهذيب و تعليم اخلاق آنان اهتمام مي ورزيدند. در اخلاق و تقوا و علم و عمل تمام آنان داراي فضائل و ملكات و اخلاق برجسته و كم نظير و بي شمار بودند و تعليمات آن مرد بزرگ را سرمشق عمل و رفتار خود قرار داده و همه آنان به درجات عاليه مرجعيت عامه و خاصه رسيدند و مورد تقليد و مرجعيت قرار گرفتند. برخي از اين بزرگواران عبارتند از :
1-آقا سيد محمود شاهرودي
2- آقا سيد جمال گلپاي
3- آقا سيد محسن حكيم
4- آقا سيد ابوالقاسم خوئي
5- آقا سيد هادي ميلاني 
6- آقا سيد عبد الهادي شيرازي
7- آقا شيخ عليمحمد بروجردي
  تمامي اين آقايان بعد از وفات آن فقيد سعيد مرجع تقليد عامه و خاصه قرار گرفتند و آيت الله خوئي تا اين اواخر حيات خود مرجع تقليد همگان بوده اند و نيز نوشتار و دروس استاد را از آن شاگردان ـ دست پرورده هاي ممتاز آن ـ مرحوم به رشته تحرير درآورده و بطبع رسانده و منتشر ساخته اند.
1-آقاي سيد ابوالقاسم خوئي ( اجودالتقريرات ) اصول مرحوم استاد خود را در دو جلد به طبع رسانيد و چند مرتبه تجديد طبع گرديده است.
2-آقاي شيخ محمد علي كاظمي خراساني اصول مرحوم استاد خود را در چهار جلد به طبع رسانيده است و دو مرتبه تجديد چاپ گرديده است.                 
3- آقاي شيخ موسي خوانساري ( منيه المريب ) تقريرات درس مكاتيب استاد خود را به طبع رسانيده و دو مرتبه تجديد چاپ گرديده است.                  
4- آقاي سيد جمال گلپايگاني دروس استاد خود را در فقه و اصول دوره هاي متعدد را مرقوم و بعضي از آنها را به چاپ رسانيده و منتشر گرديده است.      
5- آقاي سيد محمود شاهرودي دوره هاي فقه و اصول استاد خود را مرقوم داشته اند. 
6-آقاي حاج شيخ محمد تقي آملي نه جلد دروس فقه واصول استاد خود را با شرح وافي مرقوم و به طبع رسانيده و منتشر ساخته اند.
7- آقاي سيد مرتضي لنگرودي بعضي دروس استاد خود راچاپ و منتشر نموده اند
8- بعضي ديگر از فضلا و تلاميذ آن فقيد سعيد نيز دروس استاد و تقريرات استاد خود را به طبع رسانيده و منتشر ساخته اند.
9- اخيراً آقاي شيخ جعفر نائيني نوه آن محوم (لباس مشكوك ) آن فقيد سعيدرا با شرحي مبسوط (بعنوان پاورقي) به طبع رسانيده و منتشر ساخته است.
اينك حوزه هاي علميه تا به امروز و قرنهاي آينده از نوشته ها و تقريرات و تاليفات آنان استفاده و مدار حوزه هاي علميه بر آن تقريرات و آرا و نظريات مرحوم بزرگ نائيني ميباشد و بدين ترتيب نظرات فقيد سعيد را پس از شصت و چند سال حفظ و به عبارت ديگر نام (ميرزاي نائيني) را زنده نگه داشته اند و در حقيقت آن بزرگ مرد عالم تشيع نمرده و باقيات و صالحات او ارزنده است  تأليفات فقيد سعيد ميرزاي نائيني
1-كتاب وسيله النجاه، عربي، فقه استدلالي 
2- حاشيه عروه الواثقي كه با دقت نظر و استدلال خاص مرقوم فرموده انددر دو جلد در مطعبه العرفان صيدا به چاپ رسيده است.
3- مختصر الوسيله ، رساله علمي عربي
4- مناسك حج مفصلي به عربي، به گونه اي گسترده مطالب آن را در مناسكهاي حج چه قديم و يا جديد نمي توان يافت و مرحوم آيت الله  العظمي حكيم (قده) به زيور طبع آراسته و حواشي خود را افزوده اند
5- رساله علميه (ذخيره العباد)، فارسي                                             
 6- رساله لباس مشكوك
 7- قاعده (لاضرر و لاضرار في الاسلام ) و بعضي قواعد در رساله هاي ديگر به طبع رسيده است و منتشر گرديده است.
 8- سؤال و جوابهاي استدلالي كه مرحوم حجت الااسلام آقاي شيخ حسين حلي (قده) در دو جلد جمع آوري نموده و حجت الااسلام آقاي شيخ جعفر نائيني مشغول تبويت و تنظيم و چاپ آنها مي باشند


[1]
شمارنده
 امروز : 5
دیروز : 33
ماه : 359
ماه قبل : 816
سال : 2027
سال قبل : 5481
کل : 162324
اطلاعات سايت:
اخبار :161
  نظرات : 0
خروجي rss
كاربران:
اعضا : 3
  كاربران آنلاين : 1
لينكستان

powered by :jannatnaeen.com